بازار مسکن در وضعیت «پات» | راهکار خروج از رکود چیست؟
رویداد ۲۴| روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی به بررسی وضعیت بازار مسکن که معتقد است هم برای ساخت و هم برای خرید، قفل شده؛ پرداخته و نوشته: «وضعیت کنونی بازار مسکن شبیه حالت پات در شطرنج شده است. بازیگران اصلی این بازار یعنی خریدار و سازنده، امکان حرکت را از دست دادهاند؛ یک طرف نمیتواند به سطح قیمتها جواب دهد و طرف دیگر نمیتواند قیمت تمامشده را پایین بیاورد. نتایج یک مطالعه، برای پاسخ به ۴پرسش روز در بخش مسکن نشان میدهد، علت افت ۴۰درصدی سرمایهگذاری واقعی ساختمانی و کاهش ۱۰درصدی هزینهکرد واقعی خانوارها نسبت به سال۹۷، مشترک و نتیجهاش به قفلشدگی مسکن منجر شده است. در این بررسی ۷راهکار «پایان رکود» ارائه شد.»
فردین یزدانی، مدیر مطالعات طرح بازنگری مسکن و کارشناس ارشد مسکن میگوید: اگر کل جامعه را به سه گروه میاندرآمد، کمدرآمد و پردرآمد تقسیمبندی کنیم و چهار دهک اول را در گروه کمدرآمدها قرار دهیم، میزان هزینه پوشاک خانوار در گروههای کمدرآمد سالانه چیزی در حدود 600هزار تومان و هزینه خورد و خوراک و میوه آنها نیز ماهانه چیزی در حدود 350هزار تومان است. در نتیجه عمدتا هزینهای برای دارو و خدمات دارویی و درمانی باقی نمیماند.
در این چارچوب فقر گستردهای در سطح جامعه بهدلیل رشد پایین اقتصادی ایجاد شده و این فقر بهگونهای است که خانوارها حتی امکان تامین خورد و خوراک روزمره خود را هم ندارند، چه برسد به تامین مسکن با طرح وام یک میلیاردی دولت. با توجه به شرایط موجود، این هدفگذاریها فقط «توهم» دولتها بدون در نظر گرفتن شرایط معیشتی خانوارهاست. در واقع باید گفت، این روند مالکسازی، بیشتر به نفع افرادی است که در این زمینه فعالیت میکنند. در مجموع باید ریشه مشترک «افت 40 درصدی سرمایهگذاری واقعی در تولید مسکن» و «کاهش 10 درصدی هزینهکرد سالانه خانوارها» نسبت به سال 97 را در مشکلات اقتصادی کلان جستوجو کرد که منجر به قفل شدن در بازار مسکن در هر دو سمت عرضه و تقاضا شده است. بر اساس آخرین دادهها، متوسط قیمت یک واحد 80 مترمربعی در سطح کشور، حدود 4 میلیارد تومان برآورد میشود. باتوجه به برآیند درآمد خانوارها باید گفت، یک ملک 4 میلیارد تومانی، معادل 17 برابر درآمد سالانه خانوارهاست. در این صورت دوره انتظار برای تملک مسکن به بالای 50 سال رسیده و متوسط قیمت مسکن حدود 54 میلیون تومان در مترمربع در سطح نقاط شهری کشور است.
این توانپذیری مسکن در سطح تهران برای یک واحد 80 مترمربعی، به 19 برابر درآمد خانوار میرسد. این یعنی تقاضای مسکن تقریبا تعطیل است و خانوارهای جدید نیز، اصولا توان ورود به بازار ملکی را ندارند. از طرف دیگر، در بازار استیجار نیز افزایش اجارهبها باعث پراکنش خانوارها از شهر تهران به نقاط حاشیهای تهران شده که شدت آن در دوسال گذشته افزایش یافته است. پدیدههایی چون پشتبامخوابی و تراکم بیش از یک خانوار در واحد مسکونی نیز دیگر پدیدههای وارد شده به بازار مسکن است. البته تقاضای سرمایهگذاری ساختمان تا حدودی جریان دارد و افراد با تمول مالی برای حفظ ارزش پول خود اقدام به خرید زمین و ساختمان کردهاند، اما سمت تولید نمیروند.